امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 17 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

امیررضا پسر طلا

چی بگم از کیا بگم؟!!!

1390/10/13 15:32
نویسنده : مریم
298 بازدید
اشتراک گذاری

گلم الان یه 2 هفته ست که ایرانیم و سرمون کلی شلوغه.

هفته پیش آخرین امتحانم رو دادم وکلا راحت شدماوه و یه پایان نامه مونده که حتی یک کلمه هم ننوشتم.

برای همین بالاخره وقت کردم بنویسم . اما نمیدونم چی بگم و از کجا بگممتفکر.

تو این چند روز خونه فامیل و مامان جون و مادر جون و عمو جون علی شام دعوت بودیم.خیلی این ور و اونور میریم . البته بیشتر خونه عموها و مادر جون . چقدر دیدار فامیل و آشنا هامون و اونایی که دوسشون داریم لذت بخشهقلب.

 شب یلدا خونه مادرجون با آرش:

 

 بابا با سه پسر عموی شیطون:

 

یه عالمه برات لباس خریدیم  . چند تا هم سی دی . کارتون پاندای کنگفو کار و مک کویین رو خیلی دوست داری( البته منم دوست دارم) و مرتب نگاه میکنی .

دیروز خونه مامان جون ،شهاب رو دیدی و از صبح تا شب شما دو تا دوییدید تعجب به حدی که اونقدر عرق کرده بودید و لپ دوتاتون سرخ شده بود .من لباساتون رو در آوردم تا تو این چله زمستون فقط با یه زیرپوش و شلوار به بازیتون ادامه بدید . واقعا شما بچه ها این همه انرژی رو از کجا میارید.؟ سوالموندم.

تو ونزوئلا تخت شما تو اتاق ماست و چون اتاق خیلی بزرگه همه تو یه اتاق میخوابیم اما اینجا تو خونه خودمون باید توی اتاق خودت تنها بخوابی . هفته اول خیلی لجبازی میکردی و حاظر نمی شدی از ما جدا بخوابی . اینقدر زبون میریختی و به هر عنوانی از سر جات بلند می شدی و میومدی پیش ما هیپنوتیزماما بالاخره بعد 2 هفته، یه 2 شبه که بدون گریه و بهونه سر جای خودت می خوابی. 

الان بیرون بارون شدیدی میاد و شما خونه مادر جون داری با عمه فاطمه بازی میکنی.. امیدوار بودیم اینجا که میایم برف بیاد و حسابی برف بازی کنیم اما مثل اینکه بارون ونزوئلا رو هم با خودمون آوردیم اینجا!

اما من همچنان امید وارمخیال باطل.


پ.ن.:

هفته پیش 7 دی تولدم بود خجالت.عزیزم زندگی من با وجود تو شیرینه و امیدوارم سالهای سال سالم باشم و سلامت وموفقیت تو رو با دو چشمم ببینم ..دوست دارم عزیزمبغل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان اميرحسين
11 دی 90 16:17
خوب به سلامتي ديدار آشناها حسابي خوبه مخصوصا اينكه بعد از چند مدت باشه ايشالا هميشه خوب و خوش باشي مريم جون
آرزو مامان آرش
12 دی 90 10:17
سلام خوبی؟ از آشنائی با شما خوشحال شدم. شما کجا زندگی میکنین؟ انشاءالله سفر به تهران براتون پر از خاطره های قشنگ بشه و از لحظه لحظه اش لذت ببرین.
نرگسی
15 بهمن 90 23:45
انشاالله عزیزم.منم دی ماهی هستم..