امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

امیررضا پسر طلا

سفر به آنجل ، بلندترین آبشار دنیا (2)

1391/2/28 18:01
نویسنده : مریم
1,221 بازدید
اشتراک گذاری


توی راه، جاهایی که رودهای دیگه به رودخانه اصلی میرسیدن مکان مناسبی برای شنا درست کرده بود اینجا هم بچه ها و البته من که تو آب بازی از همه بچه ترم ، رفتیم تو آب. خیلی سرد بود و جالب. تو این عکس شما روی یه سنگ بزرگ که آبشاری پشتش بود ،نشستین زیر این سنگ آبگیر خوبی درست شده بود مثل استخر ، البته طبیعی،من داشتم اونجا شنا میکردم و نتونستم عکس مناسبی بگیرم .

دیگه به کمپ نزدیک می شدیم که آبشار آنجل خودش رو نشون داد این اولین عکس از این آبشار زیباست:

وقتی به کمپ رسیدیم  شب شده بود. اونجا یه سالن نه خیلی بزرگ بود که همون جا محل استراحت و غذا خوردن و خوابیدن هممون بود . آقای راهنمای عریان ما چشمک همین که رسید شروع کرد به نسب کردن محل خواب ما . اونم ننو . بله ما باید شب تو این ها می خوابیدیم . تو ونزوئلا خیلی به خوابیدن تو این ننو ها علاقه دارن به نظر میرسه به خاطر اینکه بالا قرار میگیره جانور و حشرات مزاحم آدم نمیشن . این راهنمای ما میگفت انقدر راحت و لذت بخشه که مردم سرخ پوست میگن خوابیدن دو نفر تو این ننو ها خطر ناکه چون سه نفر میان بیرونزبان.

خلاصه بعد از یه شام مختصر که همین راهنمامون پخت و بعد از کلی حرف زدن باهاش که چه کاریی میکنه وتعریف از توریستا و اتفاقای گذشته و اینا، بلاخره ساعت 11 خوابیدیم . به نظر من هم خوابیدن تو این ننو ها راحت بود و تجربه ای جالب . اما بعضی از همسفرامون اصلا نتونسته بودن بخوابن.

7 صبح صبحانه مفصلی نوش جان فرمودیم و راهی کوه نوردی 2 ساعته شدیم تا به پای آنجل برسیم. باید از وسط جنگل رد میشدیم .

جنگل های استوایی درختای خیلی بلندی دارن و بسیار فشرده هستند البته از بالای جنگل اینجور به نظر میاد . این درختای بلند نمیذارن آفتاب به کف زمین بخوره و درنتیجه روی زمین درختچه های باریکی دیده میشه. در اثر آب زیادی که بعدِ هر بارندگی تو جنگل روان میشه زمین پوشیده شده از ریشه های بیرون زده درخت و سنگ هایی که روشون جلبک گرفته . به خاطر همین راه رفتن تو این مسیر خیلی سخته به خصوص وفتی که شیب زیادی هم داشته باشه.

با این وجود ببینید این آقا پسر قوی چقدر خوب داره میره بالا:تشویق

        

کل راه من هی قربون صدقت میرفتم و تشویقت میکردم . اما بالاخره جاهایی هم خیلی خسته می شدی و من و عمو ک.ا. شما رو به نوبت کول میکردیم. 

بالاخره بعد 2 ساعت به بالای جنگل جایی که آبشار وارد جنگل می شد رسیدیم:

یه جا نشستیم و تماشا کردیم عظمت و زیبایی طبیعت رو .خستگی یادمون رفت.

واقعا شاید توی عکس یک هزارم این عظمت نشون داده نشه. همه ساکت بودیم و فقط نگاه میکردیم.

اینجا تو فصل های غیر باروونی آب کمه و امکان شنا هم هست حتی سرخ پوستایی هم هستند که با رشته هایی که ار درختای خیلی بلند آویزنه عرض آبشار رو به طور نمایشی طی میکنن.(مثل تارزان) اما موقعی که ما رفتیم پر آب ترین روزهای آنجل بود و امکان شنا نبود.

بعد 1 ساعت مسیر رفته رو باید برمی گشتیم . دیگه واقعا سخت بود ومن نمیتونستم  امیررضا رو بقل کنم چون امکان لیز خوردن رو سنگا تو سرپایینی برگشت خیلی بیشتر بود. نیمی از راه رو در حالی که دستاش رو گرفته بودم اومدیم . بعد یه دختر محلی که سرخپوست بود و تحصیل کرده و راهنمای گروه دیگه ای از توریستها ،گفت خسته شدین؟ بزارین من کمکتون کنم. بعدشما رو گذاشت روی شونه هاش و راه افتاد . اونم با دمپاییهیپنوتیزم. تمام مسیر من میدوییدم اما این بانوی زرنگ و قوی نمیرسیدم . مثل یه گربه تمام مسیر رو میجهید در حالی که امیررضای 21 کیلویی روی دوشش بود.واقعا اینها مردم جنگل هستن و بسیار قوی، چه مرد چه زن.

وقتی به کمپ رسیدیم نهار آماده بود . مرغ سوخاری که خیلی جالب درست کرده بودن :

      

خوشمزه ترین مرغی که تا حالا خوردم نمیدونم از گرسنگی زیاد بود یا واقعا خوشمزه بود.یادم نیست.

نهارمون تموم شد سریع جمع کردیم و برای برگشت دوباره سوار قایق شدیم. اینبار چون در جهت مسیر آب حرکت میکردیم ، فقط 1 ساعت و نیم طول کشید تا به هتل کانایما رسیدیم. جایی که امکانات بود و اتاق و برق و آب گرم بود، جایی برای یه حمامِ توپ.

این هم عکس آخر که کنار آبشاری نزدیک کانایما گرفته شد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان اميرحسين
28 اردیبهشت 91 19:19
عزيزم مريم جون خيلي خيلي خيلي باحال و زيباااا واقعا شگفت انگيزه با همين عكسي هم كه از نزديك آبشار آنجل انداخته بودين ميشد فهميد كه خيلي عظيمه.حتي نماي دورش هم فوق العاده بود من از ديدن عكسها كلي هيجان زده شدم اگه اونجا بودم كه ديگه هيچ.هميشه شاد و سلامت بوسسسسسسسسسسسسس
نرگسی
28 اردیبهشت 91 19:28
عالییییییییییییییییییی بود .. خسته نباشید ..
خاله ي اميرعلي
9 خرداد 91 12:32
اميرعلي جون ما در مسابقه ي ني ني و شكلك شركت كرده خوشحال ميشم به آدرس زير برويد و با دادن راي به اميرعلي جون مارو ياري كنيد و خوشحالتر ممنونم http://noruz1391.niniweblog.com/post795.php
عروسک خانوم
9 خرداد 91 13:46
عجب مرغ هایی هووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووم
کیارش
4 تیر 91 23:59
به به چه باصفا ، همیشه شاد و خندون باشی امیررضای گل گلاب