امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 24 روز سن داره

امیررضا پسر طلا

حجاب و زیپ

1391/4/12 21:19
نویسنده : مریم
317 بازدید
اشتراک گذاری

خانوم چادری با لبخند: خانوم کجا؟

من نفس زنان و نگران که داره دیر میشه : دانشکده مدیریت

خانوم چادری بالبخند : وای... انسانی هم داری میری. مانتوت خانوم برای اونجا خیلی کوتاهه.

من:ااا من فقط میرم پیش استادم .جای دیگه ای نمیرم بچرخم!

خانوم چادری با لبخند: خانوم دکمه هاتم خیلی بازه .من زیپ شلوارتم دارم میبینم !

من تو دلم: چشت روشن .کاش تو آینه خودتم می دیدی.

منٍ کلافه  : خانوم این کیف کامپیوترم رو میگیرم جلوم.

خانوم چادری با لبخند: نمی تونی که اینو همش بگیری جلوت.

منٍ ٍ عصبانی: خانوم سختیش با من . لطفا بزارید برم استادم میره.

خانوم چادری با اخم:  بفرمایید

تمام راه رفت و برگشت ،تو این 2 ساعت فکر می کردم  از کارگرا و دانشجوها تا استادم و ... همه دارن زیپ شلوار منو نگاه می کنناسترس.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نرگسی
12 تیر 91 23:13
موفق باشی عزیزم ..
مامان اميرحسين
26 تیر 91 20:05