مادر
تازگی احساس عشق عمیقی بهت میکنم روز به روز داره این احساس بیشتر میشه. قبلنا فکر می کردم وقتی یه نوزاد اوج وابستگی رو به مادرش داره و تازه خمیره مادر شکل می گیره، موقعی که اوج فداکاری رو داره و وقتی از شیره جونش به کودکش میده ،همون موقع است که مادر سراسر عشق و محبته نسبت به این انسان کوچک و ضعیف . و دیگه از این بیشتر نمیتونه عشقی وجود داشته باشه.
اما انگار هر چه می گذره این عشق بیشتر می شه .گاهی ترسناک که آخه مگه می شه من یه موجودی رو این همه دوست داشته باشم و روز به روز هم علاقم بهش بیشتر بشه؟ مگه این همه عشق قبلا وجود داشت؟ کجا بود؟ این وابستگی خطرناک نباشه ؟ این همه کشش به این کوچولو جایی برای نفس کشیدن خودم باقی میذاره؟کاش نذاره و کاش بتونم سراسر برای تو باشم و راضی از این بابت.
وای که چه بغل کردنت شیرینه.
خدایا کام همه زنهای منتظر رو شیرین کن.