امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

امیررضا پسر طلا

برگشتيم به روزگار عادي

1390/11/7 0:57
نویسنده : مریم
279 بازدید
اشتراک گذاری
تقريبا دو هفته هست كه برگشتيم . روز اول همين كه فهميدي بأيد بري مدرسه خيلي گريه كردي اما با اين حال بردمت . مي رسي به ماشين گريه و بهونت تموم مي شه . ظهر هم خوشحال از مدرسه برگشتي . براي كلاس شنا هم جلسه اول با ترس و گريه بردمت اما خدا رو شكر بالاخره. همه چي به حالت عادي برگشت. خانواده جديدي به إيراني هاي اينجا أضافه شده و دخترشون به اسم عسل دوستت شده كه ماشالله تو شيطوني دست تو رو از پشت بسته . با هم بازياي پسرونه ميكنين و كلي حال ميكنين. ديروز صبح گفتي گلوم درد ميكنه و كمي تب داشتي . بردمت دكتر و خدا رو شكر ديشب تبت قطع شد و امروز فرستادمت مدرسه . الان هم با كلي سلام و صلوات اومدي استخر و من كنار استخر از فرصت استفاده كردم و دارم پيجت رو اپ مي كنم . خدا رو شكر ياد ايران نميكني و روزگارت عاديه . اما من خيلي حالمم خوب نيست. خيلي دلتنگم . با اينكه همه چي اينجا خيلي خوب و ارومه اما من اينجا رو دوست ندارم . حرفي نميز نم اما واقعا دلتنگي عجيبي تو دلم حس ميكنم . انشاالله هر كي هر كجا هست دل خوش و تني سالم داشته باشه. دوست دارم عزيزم و براي خوشي هر كاري از دستم بر بياد ميكنم
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان اميرحسين
9 بهمن 90 18:09
سلام ممنون خانومی . نمی دونم چرا سایتت باز نمیشه . در اولین فرصت می نویسم چشم.

مامان اميرحسين
9 بهمن 90 18:12
مبین فرفری
16 بهمن 90 16:39
سلام عزیزم تولدت مبارک خوشتیب خاله بوس بوس


خيلي ممنونم
محمد شریف ابادی
19 مرداد 93 18:46
سلام محمد شریف ابادی هستم میخوام برم آبشار آنجل خواهشا اگه ممکنه شماره تماس بدین تماس بگیرم احتیاج به راهنمایی دارم 09133311092 فیسبوک محمد شریف آبادی فارسی