امیررضاامیررضا، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

امیررضا پسر طلا

فرشته مهربون منی

1390/4/2 21:19
نویسنده : مریم
185 بازدید
اشتراک گذاری

دو روزه سرمات بدتر شده افسوس

دیروز با مهدی بردمت دکتر با چه بساتی . از وقتی که تو ونزوئلا بستری شدی با دکتر لج میکنی و سخت دکتر میای.

دیشب از سرفه نمی تونستی بخوابی. کمی خوابت می برد اما سرفه بیدارت میکرد ..عزیز دل مهربونم .من که بالای سرت نشسته بودم و تو با سرفه بیدار میشدی ومنو با صورت ناراحت میدیدی .میخندیدی و میگفتی "مامان چیزی نیست اشکال نداره" و دوباره خوابت میبردفرشته

امروز بهتری .صبح که رفتی مهد . عصر هم طبق معمول  خونه مادر جون و بازی با مهدی

پایین که بودیم یه بارون خیلی قشنگی اومد تو این اول تابستون که واقعا هوا رو بسیار خوب کرده بود .شما هم با مهدی دم پنجرهاز ذوقت آواز میخوندی و میرقصیدی .

. الانم که رفتی خونه خاله مهسا تا باهاشون بری پشت بوم.گاوچران

عشقمی عزیزم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)