تجربه ای جالب
همه شهر تو حال و هوای سال جدید میلادی هستن. مدرسه شما هم که از همه بیشتر هفته آینده جشن موزیکلتونه این هفته گذشته هم سانتا براتون کادو آورد .یه کتاب مصور که هر برگش پازل . موضوشم حیوانات آبی ه خیلی دوسش داری و همش تک تکشون رو نگاه میکنی ..
چند وقته خیلی بارونای شدیدی اینجا میاد . من که تا حالا یه همچین بارونایی حتی اینجا ندیدم انگار خونمون میره وسط یه دریچه .. گاهی ترسناک میشه!!!. بنابر این نتونستی بری استخر .
جمعه شب منم حوصلم سر رفته بود با هم رفتیم سینما! به مسئول بلیط میگم یه فیلم مناسب پسر بچه می خوام اونم میگه "real steel" البته اسپنیش اون رو میگه ! خوب منم که بی خبر از همه جا میگم 2 تا بلیط بده . خلاصه میرم تو سالن می شینیم میبینم ای دل غافل یه فیلم اومدیم که اصلا موضوعش بکس و بزن بزن و هیجانی در حد تیم ملی.
سینما سه بعدی و فیلم هم موضوعش رقابت بکس رباتها بود که توسط صاحباشون کنترل می شن...برای من خیلی تجربه جالبی بود که بتونم یه فیلم آمریکایی پر هیجان رو تو سینما با کیفیتی عالی ببینم...اما برای تو وروجک که همینجوری من هیچ فیلم و کارتون بزن بزن نمی گذارم ببینی (حتی بن 10) آخر کیف بود . من همش دستت رو میگرفتم میگفتم مامان بیا بریم ولش کن این فیلم خوبی نیست اما تو مگه این فرصت از دست میدادی! هی برات توضیح میدادم که اینا رباتنا، آدم نیستن ..آدما همدیگر رو نمزنن و ...نمیدونستم ای خراب کاری رو چطور درست کنم....
خلاصه کلی من و پسرم کیف کردیم و یه فیلم پر از تنش و هیجان و بزن بزن تا آخرش دیدیم.
جالب اینجاست که اومدی خونه به بابات میگی چه فیلمی دیدی بعدم میگی" برای تو خوب نیست . چون اگه ببینی شب خواب بد میبینی".